سجاد فقفور مغربي: ادبياتم خوب بود و از سوم راهنمايي، فرهنگ معين را مطالعه ميکردم و در نتيجه گنجين? لغاتم هم خوب بود، و چون شعر ميگويم، با قرابت معنايي نيز مشکلي نداشتم؛ با اين وجود، ادبيات را به صورت موضوعي مطالعه ميکردم؛ به خصوص سه ماه آخر، وقت بيشتري براي اين درس ميگذاشتم و هر روز يک ساعت و نيم و بعضي از روزها دو زنگ براي اين درس مطالعه ميکردم و برنامهام هم اين بود که روزي نيم ساعت قرابت معنايي، نيم ساعت زبان فارسي (دستور) و نيم ساعت لغت يا تاريخ ادبيات ميخواندم.
در کل، در ادبيات بيشتر تست ميزدم و براي تحليل تستها هم وقت قابل توجهي ميگذاشتم و حتي دنبال تفکر طراح سؤال بودم.
سيد محمد صادق کشاورزي: تا سال چهارم فقط کار معلم را انجام ميدادم؛ اما سال چهارم ديدم که نياز به مطالعه دقيقتر و بيشتر ادبيات را دارم؛ در نتيجه، هر هفته يک زنگ را براي مطالع? لغات و تاريخ ادبيات گذاشتم و تا هفت? آخر هم مطالع? اين دو مبحث را رها نکردم؛ چون مباحثش فرّار است . آرايه هاي ادبي را با کتاب تست جلو رفتم و براي خواندن زبان فارسي، به تستهاي آزمونهاي سراسري بسنده کردم؛ چون حيط? ادبيات، بسيار وسيع است و گاه تستهاي کتابهاي کمک آموزشي در اين درس، غلط است. (کارنامه رتبه يک کنکور 99)
سجاد فقفور مغربي: بيشترين ضعف درسي من در عربي بود. اوايل در اين درس سردر گم بودم و بيشترين بازه مطالعاتي را در دروس عمومي به اين درس اختصاص ميدادم؛ اما خوشبختانه، بعد از مدتي تست زدن، دانستم که چگونه بايد اين درس را بخوانم؛ براي مثال، در ترجمه به سراغ فعل و ويژگيهاي آن ميرفتم و به مفرد يا جمع بودن واژهها دقت ميکردم. ميخواهم بگويم که به مرور، نکتههاي مهم در ترجمه يا قواعد، چشم انسان ميگيرد.(نفرات برتر کنکور 99)
روزبه امين تفرشي: عربي، ضعيفترين درسم بود. سال سوم 20 يا 30 درصد بيشتر نميزدم؛ اما سال چهارم بيشتر انگيزه گذاشتم و در نتيجه اين درس را بهتر فهميدم. اصلاً انگار ناگهان به درک عربي رسيدم و بعد تقريباً بهترين درس عمومي من عربي شد؛ البته در درک مطلب، تا آخر هم تا حدودي مشکل داشتم و در آزمون سراسري هم در يکي از درک مطلب ها به مشکل برخوردم و ديدم زمانبر است و امکان دارد که براي درس زبان وقت کم بياورم که آن را رها کردم؛ در نتيجه، عربي را 85 درصد زدم.
سيد محمد صادق کشاورزي : من از سال اول جذب درس عربي شدم، اما تست کار نميکردم و تا آخر سال سوم، به صورت مفهومي اين درس را ميخواندم. سال چهارم، هفتهاي يک ساعت و نيم براي عربي وقت ميگذاشتم که بيشتر اين وقت هم شامل تست درک مطلب ميشد؛ اما از دي ماه براي درس عربي فقط تست ترکيبي ميزدم.
روش مطالعه معارف رتبه هاي برتر کنکور رياضي 97
سيد محمد صادق کشاورزي: سال اول و دوم، درس معارف اسلامي را خيلي جدي نگرفتم. سال سوم هم دبيرمان چندان کاري با کتاب درسي نداشت و من خودم کتاب را در خانه ميخواندم و کمي هم تست ميزدم. سال چهارم هم من از کلاس درس عقب بودم؛ چون دانشآموز المپيادي بودم و در کلاسهاي تابستان حضور نداشتم و ساير دانشآموزان 10 درس معارف اسلامي دوم را در تابستان مطالعه کرده بودند؛ براي همين نگران درس معارف اسلامي بودم؛ اما در نهايت، تصميم گرفتم که قدم به قدم در اين درس جلو بروم. ابتدا آيات موجود در کتاب را حفظ کردم و هر درس را با دقت خواندم؛ ولي در دورههاي بعدي، درسها را روزنامهوار ميخواندم. در کل، اين درس، زمان زيادي از وقت مرا به خود اختصاص ميداد و هر شب حدود يک ساعت و نيم معارف اسلامي ميخواندم و پيش از کنکور، آخرين کتابي را هم که کنار گذاشتم، کتاب معارف اسلامي بود. (فيلم مصاحبه با رتبه هاي برتر کنکور 99)
روزبه امين تفرشي: از اول سال چهارم، «بکوب» معارف اسلامي ميخواندم و تا شب آخر نيز اين درس را کنار نگذاشتم. در واقع چهار يا پنج بار کتابهاي معارف اسلامي را دوره کردم و تست زدم، اما چون تصور ميکردم که نيازي به حفظ آيات قرآن موجود در کتاب درسي نيست، براي حفظ آيات وقت نگذاشتم و در سر آزمون نيز به همين خاطر دچار مشکل شدم.
سجاد فقفور مغربي: در درس معارف اسلامي، هدف براي من خود کتاب درسي بود و چندان تست نميزدم. در کتابم نکتههاي مهم را با مارکتهاي رنگي علامت ميزدم. شايد پنج بار کتابهاي معارف اسلامي را مرور کردم؛ در واقع به تعداد رنگهاي «هاي لايت»هاي موجود در کتاب درسيام، آن را دوره کردم؛ چون در هر دوره با يک رنگ جديد، نکتههاي مهم را «هاي لايت» ميکردم. هر شب کتاب معارف اسلامي را دستم ميگرفتم و مثل يک کتاب داستان، مطالعهاش ميکردم. انجام همين کار، باعث شده بود که هم? آيات قرآن موجود در کتاب درسي را حفظ بشوم.
برگرفته از پيک سنجش
سینما ...نویسنده : مینا بازدید : 129